terburu buru شتابزدگی، با عجله، شتابزده، عجله دار، شتاب، عجله کردن، تلاش کردن، شتاب کردن ادامه... شِتابزَدِگی، با عَجَلِه، شِتابزَدِه، عَجَلِه دار، شِتاب، عَجَلِه کَردَن، تَلاش کَردَن، شِتاب کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی